شب است و پنجره باز است،به سمت کوچه تنهایی
بیا،بیا که تماشایی است ،سکوت این شب رویایی
دوباره دامن این شب،پر از ستاره و الماس است
بساز شعر پر از شوری،برای این همه زیبایی
تو را ببین که چه زیبایی،در ان سپید طوسی رنگ
مراببین که چه دلتنگم،در این غروب تماشایی
تو ای مسافر دریاها،بدان که تا تپشی باقی است
درانتظار تو می مانم،کنار ساحل تنهایی
سپیده سر زد و میدانم،که او به خانه نمی اید
بخوان برای من ای مهتاب
ازپشت پنجره لالایی.....
نظرات شما عزیزان: