شهلا رستمي نوشته است: باران کوثري هنرپيشه ايراني , به عنوان يکي از اعضاي هيأت داوران فستيوال سينما هاي آسيا در شهر "وزول" در شرق فرانسه، حضور يافت.
بدين مناسبت و نيز ديدن دو فيلمي که او در آن نقشي افريني کرده، يکي "بغض" ساخته "رضا درميشيان" وديگري "اسب حيوان نجيبي است" ساخته "رضا کاهاني"، در حاشيه اين فستيوال با او به گفتگو نشستم و در آغاز از او خواستم از کيفيت 9 فيلم برگزيده در بخش مسابقه اي بگويد که در ميان آنها "پذيرائي ساده" ساخته ماني حقيقي به چشم مي خورد.
باران کوثري: کيفيت اين 9 فيلم چه از نظر من چه از نظر هيئت داوران خيلي خيلي بالا بود . طوري که واقعا تصميم گيري براي ما سخت مي شد. يعني هر کدام از فيلم ها چه از لحاظ کيفي چه به لحاظ سوژه چيزهايي داشند که به راحتي نمي شد از آنها گذشت . و با اين که تعداد فيلم ها کم بود, اين تصميم گيري هيئت داوران را خيلي سخت مي کرد. همان طور که در بيانيه هيئت داوران آمده است: خيلي براي ما باعث افتخار بود به عنوان چهار سينماگر آسياي يک تصوير بدين شکل از سينماي آسيا مي ديدم! 9 فيلم درخشان , درخشان در سطح جهاني . به هر حال ما به همه فيلم ها تبريک گفتيم در اين بيانيه و از همه آنها تقدير کرديم.
سوژه هاي فيلم ها مسائل مشترکي داشتند که آدم را به اين فکر وا مي دارد که چقدر درد هاي مشترک در اين قاره وجود دارد. جنگ به عنوان مشکل آسيا در تاريخ در فيلم ها بسيار به چشم مي آيد. برادر کشي و تنهايي آدم ها, و دخالت سياست و شرايط سياسي اجتماعي در روابط عاشقانه بسياردر فيلم ها ديده مي شد. که براي همه ما اين سوژه ها ملموس و و آشنا بود.
شهلا رستمي: بر گرديم به خودشما و فيلم هايي که شما در آنها بازي کرديد. در اين دو فيلمي که از شما ديدم روابط اجتماعي در پيوند با مسائل سياسي اين هم در فيلم هاي شما ديده مي شود . در فيلم بغض که تا حدي بازي شما فيلم خون بازي را ياد آوري مي کرد نقش يک دختر معتاد , اما بغض يک فيلم اکشن دار است و ديگري فيلم اسب حيوان نجيبي است ساخته رضا کاهاني, در اين دو فيلم شما نقش هاي بسيار متفاوتي داريد و سوژه هاي کاملا متفاوتي دارد (...) بازي کردن در خارج از کشور در ترکيه چه امکاناتي را به شما داد که احتمالا بازي در ايران نمي داد و پيوند شما با اين فيلم چگونه بود؟
باران کوثري: من اول راجب اسب حيوان نجيبي است بگويم که متاسفانه اجازه اکران خارج از کشور را ندارد و شما هم در يک جمع خصوصي آن را ديديد و من خيلي متاسفم چون به نظرم يک کمدي سياه اجتماعي است که مي توانست يک تصوير تازه اي از سينماي ايران نشان دهد و من مطمئنم خيلي جاها فرصت نمايش پيدا مي کرد, ولي خوب اجازه ندارد. راجب بغض بگويم که ما در ترکيه فيلم برداري کرديم در شهر استانبول! دليل اصلي آن اين بود که به خاطر سوژه فيلم اجازه ساخت به ما نمي دادند مگر اين که زمان فيلم به قبل از انقلاب بر گردد. ولي رضا درميشيان کارگردان فيلم به نظرم با تيزهوشي طوري اين سانسور را دور زد که به نفع فيلم شد, و گفت اگر ببرم در کشور ديگري چي؟ به عنوان دو مهاجر! و بدين شکل جدا از آشفتگي و سر گرداني اين دو جوان بحث مهاجرت نيز اضافه شد . و حالا به نظر من اتفاق بهتري که افتاد اين شد که دو جوان هستند که از ايران رفتند و باز هم آرام نمي گيرند و باز هم نمي دانند چه مي خواهند! به هر حال استانبول را انتخاب کرديم به جاي برخي شهرهاي آسيايي و اروپايي براي فيلمبرداري انتخاب کرديم چرا که هم به ايران نزديکتر است و هم اينکه آنها عادت به حضور ايرانيها در خيابان دارند و ما خيلي به چشم نمي آمديم و اين کار را براي فيلمبرداري ساده تر مي کرد ضمن اينکه چه از لحاظ جغرافيايي و چه طبيعي، استانبول شهر مناسبي براي فيلمبرداري است زيرا مملو است از فضاهاي جديد و اعجاب انگيز است و در کنار اين مسائل، فضاي غربي را نشان نمي دهد و ما شاهد يک فضاي شرقي هستيم که اين دو جوان نيز در آن باقي مي مانند و جداي از آن نيستند هرچند که باز هم در خانه ي خود (کشورشان) نيستند.
فيلمبرداري در خيابان هاي استانبول کار ساده اي نبود اما به هر حال براي ما ساده تر از فيلمبرداري در يک کشور اروپايي بود.
شهلاا رستمي : در پيوند با ايران چگونه بود، آيا دشوار بود يا خير ؟
باران کوثري : بله سختي هاي خودش را داشت اما از طرف ديگر فضاهايي که در استانبول به دليل وجود آب در شهر و وجود کشتي به هزار و يک دليل در تهران نمي شد و در کنار اينهاي غربت اين دو جوان نيز بيشتر به چشم مي آمد در استانبول تا اينکه ماجرا در تهران روايت مي شد.
شهلا رستمي: آقاي درميشيان آيا اين داستان را بر پايه يک داستان واقعي ساخته يا تنها يک سناريو از پيش نوشته شده را به فيلم تبديل کرده است ؟
يک داستان مشخص واقعي خير، ولي خيلي زياد اين خبر را در روزنامه هاي ايران مي خوانيم که يک دختر و پسر در ايران با يکديگر فرار کرده و به سرقت از خانواده خود همچون عمو و پدرشان اقدام کرده اند و در واقع اين فيلمنامه روايتگر يک داستان واقعي و مشخص نيست اما اين اتفاقي است که خيلي زياد در تهران مي افتد و با توجه به اينکه درميشان تسلط کاملي بر اتفاقات اجتماعي روز دارد ، انگار وقوع تمام اين حوادث منبع فيلمنامه وي شده است.
شهلا رستمي: هنرپيشه نقش اول مرد اين فيلم چهره اي است که شايد زياد آشنا نباشد، مي توانيد در چند کلمه در رابطه با اين شخصيت توضيح دهيد ؟ به اين علت که ايشان بازي بسيار خوب و باور کردني در اين فيلم داشتند.
باران کوثري : بابک حميديان يکي از بهترين بازيگران سينما است که ار تئاتر وارد سينما شده است و در تئاتر نيز بازيگر بسيار خوبي است و در ارائه بازي نيز جزو بازيگراني است که شيوه هاي جديدي را به مخاطب ارائه مي کند، شيوه هايي که تا کنون ديده نشده است و در فيلم «اسب حيوان نجيبي است» نيز در يک صحنه به ايفاي نقش پرداخت اگر در خاطر شما باشد و بازيگري است که بازيهاي متفاوت بسياري را دارد، جدا از اين وي بسيار زوج خوبي براي من بود در اين اثر و ما خيلي با يکديگر راحت بوديم، چون وي بازيگر تئاتر است وقت بسياري را براي تمرين مي گذارد و ما اين فيلمنامه را 6 ماه دورخواني مي کرديم و بر اساس تمرينات و اتود هاي جديد ما، رضا درميشيان کارگردان فيلم آن را بازنويسي مي کرد و فکر مي کنم بازي بابک حميديان در «بغض» يکي از بهترين بازيهاي چند سال اخير سينماي ايران است و يکي از نقاط قوت فيلم است.
شهلا رستمي : مي‌رسم به يک سوال حساس‌تر خانم کوثري، شما چندي است که در ايران کار نمي‌کنيد و ظاهرا از وراي آن چه که ما در سايت‌هاي اينترنتي خوانديم با دشواري‌هايي روبرو بوديد. در حال حاضر اين دشواري‌ها برطرف شده‌اند يا علت چه چيزي بوده؟
باران کوثري : در آغاز بگويم که ترجيح مي‌دهم راجع به اين مسايل در ايران حرف بزنم ولي به طور کلي براي اينکه سوالتان را جواب بدهم، بله، من در يک سال گذشته دشواري‌هاي زيادي داشتم. دليلش را خودم هم نمي‌دانم. پيگيري هم کردم ولي هيچ جايي راجع به مسئله‌ي ممنوع‌الکاري من – به گفته‌ي خودشان - جوابگو نبوده است. من هم از يک جايي به بعد ترجيح دادم پيگيري نکنم براي اينکه به عنوان يک هنرمند اصلا دوست ندارم در اتاق‌هايي را بزنم که هيچ کس درشان را باز نمي‌کند. ترجيح مي‌دهم منتظر بمانم، چون مطمئن هستم اين روزها مي‌گذرد و در توان و قدرت آدم‌هاي سياسي نيست که جلوي کار يک هنرمند را بگيرند. حتما اين زمان دارد و حتما بعد از مدتي اين محدوديت حل مي‌شود ولي اين دشواري‌ها فکر مي‌کنم فقط براي من نيست، همه به يک نوعي به دليل شرايط حساس فعلي ايران دارند با اين دشواري‌ها دست و پنجه نرم مي‌کنند و تازه من دارم کمترين بها را مي‌دهم. به نظرم يک آدم‌هايي حتي در سينما بهاي خيلي بزرگ‌تر و گزاف‌تري را مي‌دهند.
شهلا رستمي : شما در عين اينکه هنرپيشه‌ي سينما هستيد، هنرپيشه‌ي تئاتر هم هستيد. آيا اين جلوگيري از کار، شامل کار تئاتري شما مي‌شود يا نه؟
باران کوثري : بله، يکي از اجراهاي من را ده روز بعد از اجرا از روي صحنه پايين آوردند.
شهلا رستمي : خيلي ممنونم از شما خانم باران کوثري و اميدوارم همه‌ي مشکلات رفع شود. پيروز باشيد.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: